به گزارش فارس، پايگاه تحليلي «کامن دريمز» در مقالهاي به قلم دکتر «سزار چلالا»، مينويسد: اخيرا ويراستار روزنامه نيويورکر «ديويد رمنيک» در روزنامه خود نوشته است: «غلو کردن در مورد خطراتي که بنيامين نتانياهو به آينده کشورش تحميل کرده، کار سختي است. او که نخست وزير اسرائيل است بيش از هر چهره سياسي ديگري و نيروهاي مرتجع اسرائيلي جري شده کاري کرده که کور سوي اميد همزيستي عادلانه با فلسطينيان از ميان برود و کشورش در صحنه ديپلماسي جهاني منزوي شود.»
اين سخنان پيش از آن نوشته شده است که نتانياهو آمريکا را متهم کرد که نميتواند خط قرمزي تعيين کند که در صورت عبور ايران از آن با حمله آمريکا مواجه شود و پس از آن رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا ژنرال «مارتين دمپسي» اعلام کرد که در حمله اسرائيل به ايران با آنها همدست نخواهد شد.
گزارشي که اخيراً تحت عنوان «بررسي دست آوردها و هزينههاي اقدام نظامي عليه ايران» منتشر شده است، بر اعتبار سخنان رمنيک ميافزايد. اين گزارش نوشته چندين نفر از مشاوران صاحب نام امنيت ملي آمريکا (برنت اسکوکرافت، زيگني برژينسکي، ساندي برگر)، مقامات نظامي و اطلاعاتي (از جمله ژنرال آنتوني زيني و دريادار ويليام فالون)، و ديپلمات( از جمله سفير پيشين سازمان ملل توماس پيکرينگ) تهيه شده است. بهعلاوه جمهوريخواهاني مشهور همچون سناتور سابق ايالت نبراسکا چاک هگل، نماينده سابق تجاري کارلا هيلز و معاونان سابق وزارت خارجه آقايان جان ويتهد و ريچارد آرميتاژ نيز در تهيه اين گزارش سهيم بودهاند.
در اين گزارش احتمال حمله به ايران به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاست، حال چه اسرائيل خود راسا دست به اين کار بزند چه با همکاري آمريکا، که البته اين مورد دوم همان پيشنهادي است که بارها از سوي نخست وزير اسرائيل مطرح شدهاست. نويسندگان گزارش اعتقاد دارند که اين گزارش سندي در راستاي حمايت از حمله به ايران نيست بلکه برعکس اقدامي در جهت سياستزدايي از موضوعي بسيار پرهزينه است و شامل تحليلها و نقطه نظراتي است که بايد پيش از حمله به ايران آنها را مدنظر قرار داد.
اين گزارش که توسط گروهي از هر دو حزب آمريکا تهيه شده است، تاکيد ميکند که اقدام نظامي بايد به عنوان آخرين گزينه در نظر گرفته شود و در بخشي از آن آمده است که:«...بدون بررسي دقيق مزايا و هزينههاي اقدام نظامي احتمالي عليه ايران نميتوان به شکلي منطقي به بررسي دقيق نتايج اقدام نظامي بر روي استراتژي مرتبط با ايران پرداخت.»
برخي از مزاياي اقدام نظامي احتمالي عليه ايران عبارتند از: آسيب رساني يا نابودي تجهيزات عمده و شناختهشده غنيسازي اورانيوم ايران، آسيب به توان نظامي ايران، نشان دادن جديت و اعتبار آمريکا و کمک به جلوگيري از گسترش سلاحهاي هستهاي.
با اينکه نويسندگان اين گزارش عنوان کردهاند که بخش اعظم تجهيزات تبديل اورانيوم به وسيله حمله آمريکا از ميان ميرود اما در عين حال اشاره ميکنند که نابود کردن تأسيسات فردو که در عمق 200 تا 300 پايي دل کوه قرار گرفته است کاري دشوارتر است. حال اگر اسراييل بدون حمايت آمريکا دست به اين حمله بزند «بدون توسل به حملات زميني که خطرات آن بيشتر است نخواهد توانست به تأسيسها فردو که در عمق زمين قرار دارند، آسيب جدي وارد کند.»
اما اگر هدف آمريکا تغيير رژيم در ايران است نياز دارد تا از نيرويي قابل توجه براي اشغال بخشي يا تمام ايران استفاده کند. با توجه به اندازه و جمعيت ايران، آمريکا نياز دارد تا از منابع و افرادي بيش از «تمام نيروها و منابعي استفاده کند که طي 10 سال در افغانستان و عراق استفاده کرده است».
بعلاوه در اين گزارش هزينههاي حمله به ايران به دقت بررسي شده است و در آن عنوان ميشود که هزينههاي مرتبط با اقدامات انتقامجويانه ايران و هزينههايي بلند مدت نيز وجود دارد که نتايجي مهلک براي ثبات منطقهاي و جهاني از جمله ثبات اقتصادي به بار خواهد آورد.
از جمله هزينههايي که حمله به ايران به بار خواهد آورد و در اين گزارش نيز به آنها اشاره شده است ميتوان از حملات ايران به اسرائيل، اقدامات تلافيجويانه غير مستقيم ايران، شکاف در اتحاد جهاني عليه برنامه هستهاي ايران، افزايش احتمال تبديل شدن ايران به يک کشور هستهاي، بيثباتي اقتصادي و سياسي جهاني، احتمال وقوع اختلالهاي امنيتي و اختلال در جريان انرژي و آسيب به وجهه جهاني ايالات متحده را نام برد.
البته نه نويسندگان اين گزارش و نه هر کس ديگري که تحولات منطقه را از نزديک دنبال ميکند از نظر دور نميدارد که حمله نظامي آمريکا يا اسرائيل به ايران نه تنها مردم ايران را عليه رژيم برنخواهد انگيخت بلکه سبب خواهد شد تا مردم ايران به صورت همبسته و متحد پشت دولت خود قرار گيرند.
نويسندگان اين گزارش که از هردو حزب آمريکا هستند، بهعلاوه رهبران آمريکا، انگلستان، روسيه و چين و روساي اطلاعاتي و امنيتي سابق اسراييل (مانند مير داگان رييس سابق موساد، بنيامين بن آلايزر وزير دفاع سابق اسراييل، افراييم هالوي رييس اسبق موساد و يووال ديسکين رييس سابق امنيت داخلي اسراييل و بسياري ديگر) به روشني مخالفت خود با حمله به ايران را اعلام کردهاند چرا که اين امر نتايجي جبران ناپذير هم براي منطقه و هم جهان خواهد داشت. در چنين شرايطي نبايد از پروژه غيرواقعبينانه و ديوانهوار نتانياهو براي حمله به ايران دنبالهروي کرد.